-
اهلبیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگری جواب میگیرد. البته مصالحی در کار است همچنانکه حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع) حواله دادهاند. زیرا مجری امور در این زمان آن حضرت است؛ نه فقط به لحاظ ظاهری بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز «نزدیکترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) میباشد.
-
چه مصائبی بر امام زمان(عج) ـ که مالک همة کرة زمین است و تمام امور به دست او انجام میگیرد ـ وارد میشود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافلایم و توجّهی نداریم.
این همه ودایع، کتب، مخازن علم، روایات، و ادعیه در اختیار ما گذاشتهاند به گونهای که اگر کسی بخواهد امامی را حاضر بیابد، یا صدایش را از نوار گوش دهد، یا در خدمتش باشد تا مطالب آنان را استماع کند ـ نه اینکه خود در محضر آنان صحبت کند ـ بهتر از اینها را پیدا نمیکند. همه چیز در دسترس ما است ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند.»
ما میخواهیم هر کاری دلمان میخواهد بکنیم؛ به نزدیکانمان به دوستانمان هر کاری میخواهیم بکنیم اما دیگران، دشمنان حق ندارند به ما اسائهای بکنند. ما اگر به راه بودیم و در راه میرفتیم چه کسی امیرالمؤمنین(ع) را میکشت؟ چه کسی امام حسین(ع) را میکشت؟ چه کسی همین امام حیّ حاضر را که هزار سال است از دیدهها غائب است مغلولالیدین (دست بسته) میکرد؟
برای مؤمنان، تثبیت در دین و ایمان، ثبات قدم تا ظهور آن حضرت، از ظهور آن حضرت مهمتر است.
ارتکاب گناه موجب فراموشی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میشود.
به خاطر عدم توجه به انتظار در اثر جهل، گناه و بی خبری فطرت و خواسته درونی انسان فراموش میشود که این امر موجب کاهش اعتقادات دینی میشود.
امام زمان علیه سلاماللَّه، رمز عدالت و مظهر قسط الهى در روى زمین است. به همین جهت است که همهى بشریت، به شکلى انتظار ظهور آن حضرت را مىکشند. البته مسلمانان به صورت مشخص، این انتظار بزرگ را معلوم و تحدید کردند و شیعیان نسبت به شخصى که این لباس بر قامت او دوخته شده است، آگاهیهاى روشن و مشخص کنندهاى هم دارند.
موضوع امام زمان عج اللَّه تعالى فرجه الشریف، با این دید، نه مخصوص شیعه و نه حتى مخصوص مسلمین است. بلکه انتظارى در دل همهى قشرهاى بشر و ملتهاى عالم است. امیدى است در دل بنىآدم؛ که تاریخ بشریت به سمت صلاح حرکت مىکند. این امید، به بازوان قوت مىبخشد، به دلها نور مىدهد و معلوم مىکند که هر حرکت عدالتخواهانهاى، در جهت قانون و گردش طبیعى این عالم و تاریخ بشر است. به همین خاطر است که وقتى ملت ما، قبل از پیروزى انقلاب به مبارزات مشغول بودند، احساسشان این بود که در جهت پیشرفت به سمت آرمان بشریت حرکت مىکنند. بعد از پیروزى انقلاب هم احساس ملت ایران این است که هر حرکت و هر اقداممان؛ هر مبارزهاى که کردیم و هر رنجى که تحمل نمودیم، در جهت مقصودى است که میان آحاد بشر و همهى اهل معرفت مشترک است. مقصود، استقرار عدالت، و هدف، رسیدن به عدل براى بشر است. و اسلام این عدل را تأمین مى کند.
انتظار، یکی از پربرکتترین حالات انسان است; آن هم در انتظار دنیایی روشن از نور عدل و داد. "یملا الله به الارض قسطا و عدلا". خدای متعال به دست او، سرزمین بشری و همهی روی زمین را از عدالت و دادگستری پرخواهدکرد. انتظار چنین روزی را باید داشت. نباید اجازه داد که تصرف شیطانها و ظلم و عدوان طواغیت عالم، شعلهی امید را در دل خاموش کند. باید انتظار کشید. انتظار، چیز عجیبی است و دارای ابعاد گوناگونی میباشد. یکی از ابعاد انتظار، اعتماد و امیدواری به آینده و مأیوس نبودن است. همین روح انتظار است که به انسان تعلیم میدهد تا در راه خیر و صلاح مبارزه کند. اگر انتظار و امید نباشد، مبارزه معنی ندارد و اگر اطمینان به آینده هم نباشد، انتظار معنی ندارد. انتظار واقعی، با اطمینان و اعتماد ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و انتظار کسی که به آمدنش اعتماد و اطمینان ندارید، انتظاری حقیقی نیست. اعتماد، لازمهی انتظار است و این هر دو، ملازم با امید است و امروز این امید، امری لازم برای همهی ملتها و مردم دنیا می باشد.
ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان(علیهالاف التحیهوالثناءوعجلاللهتعالیفرجه) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم; اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم
مظهر عدل پروردگار، امام زمان(عج) است و میدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان(علیهالصلاهوالسلام) ـ که در دعاها و زیارات و روایات آمده است ـ عدالت میباشد: "یملا الله به الارض قسطا و عدلا". ما باید امروز جامعه را جامعهی عدالت بکنیم. در بنای یک جامعه، عدالت از همه چیز مهمتر است. عدالت، به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است. عدالت، یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت، یعنی این که برنامهها و حرکت کلی کشور، در جهت تأمین زندگی مستضعفان باشد. عدالت، به معنای این است که کسانی که در زیر سایهی سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت، یعنی اینکه عدهی خاصی برای خودشان حق ویژهیی قایل نباشند. عدالت، یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی، یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی کسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا بر اساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقلهای مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامهی کار خود پیدا نکنند، عدالت تحقق پیدا کرده است
ما ملتی منتظر هستیم; ملتی که به امید پیشرفت و موفقیت، اقدام و تلاش و انقلاب کرد و موفق شد. ما امروز برای انتظار، باید باب بخصوصی در زندگی خود باز کنیم. حقیقتا ملت ما باید روح انتظار را به تمام معنا در خود زنده کند. "ما منتظریم"، یعنی این امید را داریم که با تلاش و مجاهدت و پیگیری، این دنیایی که به وسیلهی دشمنان خدا و شیاطین، از ظلمات جور و طغیان و ضعیفکشی و نکبت حاکمیت ستمگران و قلدران و زورگویان پرشده است، در سایهی تلاش و فعالیت بیوقفهی ما، یک روز به جهانی تبدیل خواهد شد که در آن، انسانیت و ارزشهای انسانی محترم است و ستمگر و زورگو و ظالم و قلدر و متجاوز به حقوق انسانها، فرصت و جایی برای اقدام و انجام خواسته و هوی و هوس خود، پیدا نخواهد کرد. این روشنایی، در دیدگاه ما نسبت به آینده وجود دارد.
عقیده به امام زمان، نمیگذارد مردم تسلیم شوند؛ به شرطی که این عقیده را درست بفهمند. وقتی که این عقیده به طور حقیقی در دلها جا بگیرد، حضور امامِ غایب در میان مردم حس میشود. امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجأ همه خلایق، اگر چه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد. مگر میشود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواس خویش حس میکند. آن مردمی که مینشینند، راز و نیاز میکنند؛دعای ندبه را با توجّه میخوانند و زیارت آل یاسین را زمزمه میکنند و مینالند، میفهمند چه میگویند. آنها حضور این بزرگوار؛ را حس میکنند؛ ولو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمیزند. ظهور نکرده است؛ اما هم در دلها و هم در متن زندگی ملت حضور دارد. مگر میشود حضور نداشته باشد؟ شیعه خوب کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این، به انسان امید و نشاط میبخشد. این ملت بزرگ، بیش از همه چیز به همین امید نیاز دارد؛ ملتی که در راه خدا و برای عظمت اسلام، مجاهدت و مبارزه میکند و افتخار طول تاریخ بشر و همه تاریخ اسلام شده و پرچم اسلام را در زمان ما به اهتزاز در آورده است. چنین ملتی، بیشتر از همه چیز، به همین امید درخشان احتیاج دارد. آن اعتقاد، این امید را به او میبخشد
ما به زمان ظهور امام زمان(ارواحنا فداه) این محبوب حقیقی انسان ها، نزدیک شده ایم. ملت ایران به فضل پروردگار و باهدایت های معنوی ولی الله الأعظم(ارواحنا فداه) خواهد توانست کاخ پر عظمت تمدن اسلامی را بار دیگر در عالم بر افراشته نماید، این آینده قطعی شما است.
جوانان خودشان را برای این حرکت عظیم آماده کنند! نیروهای مؤمن و مخلص این را هدف قرار بدهند! شما جوانان به کمک خدا و به امید او، آن روز را خواهید دید و به دست خودتان ان شاء الله آن روز را خواهید ساخت!
قدر خود را بدانید که درباره چنین شخصیت عظیمی کار میکنید. حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف میخواهد در هر رشتهای که هستید سرآمد باشید. شیعه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باید آنگونه باشد که بقیه در سایه او باشند، نه او در سایه دیگران.