نیاز به امام

به همان دلایلی که نیاز به پیامبر داریم،نیاز به امام هم داریم علاوه بر مواردی که میان نیاز به پیامبر و امام مشترک است،در خصوص نیاز به امام ، دلایل دیگری نیز وجود دارد:

1-برای پیاده شدن دستورات الهی و حفظ احکام، قدرت و حکومت لازم است و قدرت و حکومت به امام و رهبری لایق نیاز دارد. مخصوصا در موردی که دسترسی به پیامبر امکان نداشته و خاتمیت حضرت محمد را پذیرفه باشیم.

2-مگر می شود خداوند برای مردمی پیامبر بفرستد و آن پیامبر با خون دل احکام و قوانینی بیاورد و بعد همه را رها کرده و از دنیا برود؟آیا این کار حکیمانه است؟آیا رها کردن و رفتن با آن حرص و سوزی که از پیامبر سرراغ داریم سازگار است؟!

راستی کسانی که می گویند پیامبر با آن همه زحمت مکتب و امتی را بنیان گذاری کرد و رفت چگونه جواب حکمت خداوند و سوز پیامبر می دهند. کدام مقام مسئول اینقدر بی تفاوت مردم را رها می کند؟!

3-اساسا دین و مکتب یا باید هماهنگ با خواسته های درونی و حوادث خارجی و به اصطلاح رشد آور و رشد دهنده و به روز باشد و یا باید فقط قوانینی مقطعی و خشک باشد که با مرور زمان به دست فراموشی سپرده شده و به اصطلاح ایستا باشد

اگر در کنار مکتب امامی با شرائط ویژه بود ، مکتب از نوع اول و گرنه از نوع دوم خواهد بود و به همین دلیل امام رضا(ع)می فرماید«ان الامامه زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المومنین »امامت و رهبری حق،زمام دین است و مایه نظام بخشیدن به مسلمانان و صلاح امور دنیوی و عزت مومنین است.«ان الامامه اس الاسلام النامی» امامت ،اساس اسلام رشد یافته است.یعنی چیزی که بتواند همه احتیاجات فردی و اجتماعی و مادی و معنوی کاروان بشریت را تامین کند،تنها امامت است.

امام رضا (ع)با تعبیر«الاسلام النامی»به ما می فهماند که اسلام بدون امام نمو و رشدی ندارد و در معرض کهنگی و زوال است. جامعه انسانی هر آن در معرض حوادثی است که اگر حکم الهی و دستور خدا با الهام از وحی و رهبری حق در کار نباشد،مردم آرامش خود را از دست می دهند و هر کدام راهی را می پیمایند و هرج و مرج به وجود می آید. لذا در کنار مکتب،وجود امام و رهبری ضروری است.

4-همان گونه که در شنا در استخر نیاز به مربی و ناجی دارد و گذر از دریا نیاز به کشتی و ناخدا، چنانکه امام فرمودند: دنیا دریای عمیق و پر تلاطم است«الدنیا بحر عمیق »که به کشتی و کشتی بان نیاز دارد ؟این با کدام منطق و حکمت سازگار است که خداوند،شناوران ناتوان و نا آشنا را در دریای پرخطر به حال خود رها کند!

5-همان گونه که خداوند در کشور تن فرمانروایی به نام عقل قرار داده تا به وسیله آن چشم و گوش و تمام اعضا از انحراف و خطا حفظ شوند، لازم است برای جامعه نیز امام و فرمانروایی قرار دهد تا دچار تحیر و انحراف و هرج ومرج نشده و به مقصد برسد.